تابستونا قشنگ بود
خوب بود پاییزو زمستون
آفتابو دوست داشتیم
همینطور برفو بارون
همچی خوب بود و عالی
موج می زد خوشحالی
غم هم که کاری با ما نداشت
شاید سر میزد هر چند سالی
مثه الماس میدرخشیدی
بهم زندگی میبخشیدی
منم که عاشقت بودمو
حرف جدایی ازم نشنیدی
نمیگیم مغرور شدی
شایدم مجبور شدی
ولی بدجور شکستم
چون ازم دور شدی
هی تو چی اومد سر عشق پاکت
چی اومد سر اون نگاهت
تو که یه روزی بی من میمردی
هی تو من هنوز همونم که بودم
هنوزم بستس وجودم
به تو که اسممو قسم میخوردی